17 ژانویه 2024/ آندری کورتونوف؛ مدیر علمی شورای امور بینالملل روسیه
هنگامی که گفتمان تخصصی کنونی روسیه به موضوع اروپا میپردازد، معمولا بر دو ویژگی دنیای قدیم تاکید میشود. ابتدا تاکید دارند که اتحادیه اروپا امروز بحرانهای متعددی را تجربه میکند که تقریبی تمام ابعاد اصلی «پروژه اروپایی» اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، جمعیتی، ایدئولوژیک، ارزشها و غیره را تحت تاثیر قرار میدهد. آینده اروپا عمدتا در تاریکی ترسیم شده است. رنگها، پر از بدبینی یا حتی ناامیدیست. دوم آنکه، خاطرنشان میشود؛ اروپای مدرن در واقع ذهنیت خود را در امور بینالملل از دست داده است و تمایل گذشته برای دستیابی به «خود مختاری استراتژیک» از ایالات متحده به نام «همبستگی ترانس آتلانتیک» و بنابراین تعاریف تحقیرآمیز مانند «ماهوارهها»، «رعیتها»و حتی «عروسکهای» واشنگتن را کنار گذاشته است.
احتمالا در شرایط رویارویی حاد بین مسکو و پایتختهای غربی، در پس زمینه مواضع شدید ضد روسی که توسط رهبران اکثر کشورهای اروپایی پس از شروع درگیری روسیه و اوکراین اتخاذ شد، چنین تقلیلگرایی کاملا قابل درک و حتی موجه است. میتوان با درجه قابل توجهی از اطمینان فرض کرد که اروپای مدرن، همانطور که کنستانتین لئونتیف[3] میگوید، در حال حرکت از «پیچیدگی شکوفا» در وضعیت سابق به «سادهسازی مختلط ثانویه» است که مترادف با کاهش انرژی حیاتیست. با این حال، تقلیلگرایی با انگیزه سیاسی نباید این درک را مبهم کند که اروپای مدرن هنوز یک ارگانیسم زنده، بسیار پیچیده و دائما در حال تکامل است و نه یک اسکلت دیپلودوکوس بازسازی شده ضعیف که در یک موزه دیرینهشناسی درجه دو به نمایش گذاشته شده است.
ما این کار را با نوشتن تکنگاری جمعی و بنیادی «اروپا در مونتاژ مجدد جهانی»، یادآوری میکنیم که اخیرا توسط انستیتو اروپا آکادمی علوم روسیه در مجموعه «جهان قدیم - زمانه جدید» منتشر شده است. این مونوگرافی حاوی یک تحلیل بین رشتهای جامع از روندهای جاری در توسعه دولتهای اروپایی و نهادهای پیشرو اروپا در زمینههای توسعه و امنیت، در برابر پسزمینه بحران جهانی مدلهای اقتصادی نئولیبرال، کثرتگرایی فزاینده نظامهای سیاسی ملی و تشدید تضادها بین قدرتهای بزرگ است. وضعیت بینالمللی جدید که برای اتحادیه اروپا بسیار مساعدتر است، با تشدید مشکلات داخلی متعددی تکمیل میشود که ثبات اجتماعی و ثبات سیاسی تکتک کشورهای اروپایی را به چالش میکشاند و حتی چشمانداز حفظ «رویای اروپایی» را زیر سوال میبرد.
اگرچه رهبران اروپایی به طور معمول آمادگی خود را برای ترکیب هماهنگ برنامهها برای تعمیق یکپارچگی اتحادیه اروپا، گسترش اتحادیه در بالکان و اروپای شرقی و همچنین تبدیل گروه همگرایی اروپایی به یک بازیگر قوی ژئوپلیتیکی در سطح جهانی اعلام میکنند، اما توانایی آنها برای تحقق چنین آرزوی بلندپروازانه، تردیدهای منطقی را در بین کارشناسان روسی ایجاد میکند. نویسندگان این مونوگرافی به تفصیل دگرگونی اجباری و نه کاملا منظم نظامهای حزبی و ظهور نیروهای اپوزیسیون خارج از سیستم در آلمان و فرانسه، انطباق پیچیده تشکیلات سیاسی بریتانیا با موجودیت خارج از اتحادیه اروپا، دگردیسیهای پوپولیسم جناح راست ایتالیایی، فرآیندهای رادیکالیزه شدن مبارزات سیاسی در اسپانیا، ظهور جنبشهای رادیکال در اسکاندیناوی را بررسی کردهاند. پیشبینیهای محتاطانهای برای نتایج انتخابات پارلمان اروپا انجام میشود که حاکی از تضعیف احزاب میانهرو و همچنین سبزها و تقویت مواضع محافظهکاران اروپایی است.
این مونوگرافی همچنین شامل مروری بر روندهای پیشرو در توسعه مدل اجتماعی اتحادیه اروپا، تغییرات فعلی در بازارهای کار اروپا و نقش عامل مذهبی در زندگی سیاسی و معنوی اروپا را بیان میکند. نویسندگان این کتاب یک بحران مهاجرت جدید در اروپا را پیشبینی میکنند و به عدم تمایل بروکسل برای ارائه پاسخی متفاوت و مؤثرتر به آن در مقایسه با بحران سال 2015 اشاره دارند. نتیجهگیری که در این مطالعه وجود دارد بر این مبنا روایت میشود که بحران انرژی در اروپا و تعهد به استفاده از « انرژی سبز» نیز شایسته توجه است؛ عاملیست که در نهایت به تعمیق بیشتر یکپارچگی اروپا کمک میکند و مانع این عمیق شدن نمیشود.
البته بخشی از کتاب که به اقتصاد اروپا اختصاص دارد، شایسته توجه است. نویسندگان از کلیشههای تبلیغاتی آشنا که فروپاشی اقتصادی اجتنابناپذیر و قریبالوقوع را برای اروپا پیشبینی میکنند، اجتناب دارند. در همان زمان، در این مونوگرافی خاطرنشان میشود که در سال 2021، برای اولین بار در تاریخ، اتحادیه اروپا توسط چین از جایگاه دومین اقتصاد در جهان از نظر تولید ناخالص داخلی در قیمتهای فعلی جابجا شد. این مونوگرافی به مشکلات اصلی رشد اقتصادی کُند اروپا نظیر؛ ویژگیهای مدل اجتماعی آن، فقدان سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه، انتقال آهسته به یک اقتصاد نوآور و موارد دیگر اشاره دارد. پیچیدگی روند گذار اروپا به «اقتصاد دیجیتال»، علیرغم وجود برخی دستاوردهای ملموس در دیجیتالی شدن «فضای اقتصادی و سیاسی» اتحادیه اروپا، مورد توجه قرار گرفته است.
همه اینها نویسندگان را به این نتیجه میرساند که سهم اتحادیه اروپا در اقتصاد جهانی به تدریج بیشتر کاهش خواهد یافت. با این حال، نقش اروپا در تجارت جهانی (اگر تجارت را در گروه ادغام اروپایی لحاظ کنیم) بسیار بیشتر است: از نظر ارزش مطلق صادرات، اتحادیه اروپا در جایگاه دو برابر چین و سه برابر ایالات متحده قرار میگیرد. به راحتی میتوان حدس زد که در این حوزه است که بروکسل ادعای تعیین قوانین جهانی بازی را خواهد داشت.
با این حال، از دست دادن بخش قابل توجهی از «استقلال استراتژیک» بسیار محدود خود توسط اتحادیه اروپا از ایالات متحده و افزایش تعداد کشورهای عضو اتحادیه که همزمان عضو ائتلاف آتلانتیک شمالی هستند، به این معنا نیست که در اتحادیه اروپا درباره آینده امنیت این قاره اختلاف دیدگاه وجود ندارد. نویسندگان کتاب به ویژه مشکلات تعامل آلمان و فرانسه را برجسته میکنند، جایی که مجموعه بزرگی از چالشها هنوز حل نشده وجود دارد؛ از همکاری موثر در تولید تسلیحات تا تعیین موضع مشترک در مورد «ضمانتهای امنیتی» برای اوکراین.
در هر صورت نویسندگان نتیجه میگیرند که موضعگیری اتحادیه اروپا و تک تک اعضای آن در درگیری روسیه و اوکراین، توانایی آن را برای عمل به عنوان «تامینکننده امنیت» در سایر مناطق جهان، از جمله آفریقا و غرب کاهش میدهد. در مورد بالکان، ظاهرا کار در این مونوگرافی قبل از شروع درگیری جدید اسرائیل و فلسطین در 7 اکتبر 2023 به پایان رسیده است، اما واکنش نه چندان قاطع و نه کاملا منسجم اتحادیه اروپا به این درگیری، نتیجهگیری نویسندگان را در مورد کاهش مداوم ظرفیت برای اتخاذ خلاقیتهای صلحآمیز در بروکسل مستقل، تایید میکند.
نویسندگان در پایان تحقیق خود این سوال را مطرح میکنند که آیا در چارچوب بحران کنونی تغییری در پارادایم سنتی سیاست خارجی روسیه، که برای سه قرن مبتنی بر اروپامحوری صریح یا ضمنی بود، وجود دارد؟ ظاهرا پاسخ به این سوال اساسی برای کشور ما مستحق یک مطالعه اساسی جداگانه است و بحث سیاسی اجتماعی این موضوع در آینده نزدیک به سختی قابل تکمیل است. با این حال، حتی اگر پاسخ به این سوال به شکلی صریح مثبت باشد، بیانیه «قطع ارتباط راهبردی» بین مسکو و بروکسل نقضکننده این واقعیت عیان نیست که روسیه و اتحادیه اروپا، بودهاند، باقی ماندهاند و در آینده نیز که قابل پیشبینیست، خواهند بود و در قاره مشترک اروپایی خود، همسایه باقی میمانند. این بدان معناست که نیاز به یک تحلیل عینی و بیطرفانه از فرآیندهای پیچیده و گاه متناقض در حال وقوع در کشورهای اتحادیه اروپا وجود خواهد داشت. بنابراین، مونوگرافی جمعی انستیتو اروپا آکادمی علوم روسیه، مطمئنا خواننده علاقمند خود را پیدا خواهد کرد.
منبع این یادداشت با حوزه موضوعی امنیت، جامعه و فرهنگ و اقتصاد:
[1] . اینجا منظور نویسنده از جهان قدیم Старый Свет واژهای است که در غرب برای اشاره به آفریقا و اروپا و آسیا یا نیمکره شرقی و در مجموع مناطقی که اروپائیان تا پیش از عصر اکتشافات میشناختند بکار میرود و در مقابل، جهان جدید (قاره آمریکا و اقیانوسیه) قرار میگیرد.
[2] . به نظر میرسد منظور نویسنده از انتخاب این تیتر برای یادداشت خود، پیچیدگی شرایط فعلی روسیه با اروپاست.
[3] . کنستانتین نیکولاویچ لئونتیف (1891-1831) پزشک، فیلسوف، نویسنده، روزنامهنگار، منتقد ادبی و جامعهشناس روس
نظر شما